حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: ما گاهی تصویری از علم دینی یا اسلامیسازی علوم انسانی داریم که سطحی، ساختارمند و یک سویه است؛ این در بین طرفداران علم دینی و مخالفان آن وجود دارد و محل مناقشه هم شده است.
به گزارش دبیرخانه همایش ملی مرجعیت علمی قرآن کریم به نقل از خبرگزاری ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شامگاه ۱۷ آذرماه در نشست علمی «روشهای اثرگذاری قرآن بر علوم» که از سوی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامی حوزه و ذیل سلسله نشستهای مرجعیت علمی قرآن برگزار شد با بیان اینکه پروژه مرجعیت علمی قرآن به دنبال اثبات و تبیین جایگاه قرآن در ساحت علوم و حیات تمدنی انسان است، گفت: باور به اینکه قرآن نقش اساسی و مهمی در حیات انسانی و حوزه دانشی دارد باوری عمیق و دینی است که مربوط به دوره معاصر هم نمیشود ولی جهت جالب و جدید این ماجرا آن است که این پروژه معتقد است ما میتوانیم فهم قرآن را در بستری به ثمر بنشانیم که هم منتهی به تغییرات در علوم بشری بشود و هم تغییرات فرهنگی اجتماعی را دچار تحول و تغییرات تمدنی در مسیری که مدنظر قرآن است، کند. از این جهت این رویکرد کاملا تازه است.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه پروژه مرجعیت علمی قرآن کریم به دنبال مطرح کردن علم دینی نیست گرچه بیتناسب با آن هم نیست، اظهار کرد: هدف اصلی و نقطه تمرکز مرجعیت علمی قرآن، پروژه علم دینی نیست بلکه به دنبال اصل قرآنی «إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا»؛ یعنی باور بر این است که قرآن کریم برای هدایت بشر و افقگشایی فراروی حیات و تمدن بشر بهترین راه و الگو را معرفی کرده است. به تعبیری پروژه مرجعیت علمی قرآن قبل از اینکه ناظر به علم باشد مربوط به حیات تمدنی است.
رئیس بنیاد بینالمللی امامت با بیان اینکه قرآن اگر بخواهد در حیات بشری تأثیر بگذارد حتما باید از منظر علوم این کار انجام شود، گفت: برخی میگویند قرآن کریم منبعی تمدنی است و حتما باعث تحول در حیات بشری است ولی در تبیین این ادعا میگویند قرآن مجموعهای از احکام و اخلاقیات است و بشر باید آن را پیاده کند و اگر پیاده کرد جامعه ایمانی و سعادتمند خواهد شد ولی سؤال این است که این احکام و ارزشهای سیاسی و اجتماعی قرآن چگونه قابل پیادهسازی است و آیا اساسا بدون علوم میتوان این کار را کرد؟
نقش علوم در تحولات تمدنی
سبحانی افزود: روششناسی علم، تجربه و مدیریت به ما میگوید آن چیزی امروز در جامعه تربیت میکند و تحول میآفریند که از بستر علوم رخ دهد؛ مثلا امروز نظریههای اقتصادی، کارگاه تربیت انسان است و اینطور نیست که ما بیرون از دستگاه اقتصادی فقط توصیه اخلاقی و شرعی داشته باشیم. نظام سیاسی مبتنی بر اصول و ارکان و ارزشهایی است و نمیتوان طوری فرض کرد که نظام سیاسی راه و مسیر خود را برود و ما فقط به مردم توصیه اخلاقی کنیم. الناس علی دین ملوکهم؛ زیرا نظام سیاسی تأثیر مستقیم در رفتار مردم دارد.
وی با بیان اینکه ما پروژه مرجعیت قرآن کریم را پروژه تحول تمدنی میدانیم، تصریح کرد: امروز رکن مهم تمدنسازی از طریق دانش و علم انجام میشود و اگر نتوانیم فرهنگ و اجتماع و سیاست را از قرآن اشراب کنیم نخواهیم توانست تغییرات تمدنی ایجاد کنیم. سؤالی که وجود دارد این است که چرا ما باید بر قرآن تاکید کنیم؟ زیرا قرآن محور اساسی معرفت اسلامی و رکن اساسی منابع دینی و گوهر مشترک همه مسلمین است و این باور را داریم که معارف اهل بیت(ع) همه برگرفته از قرآن است لذا ثقل اهل بیت(ع) در کنار ثقل قرآن مطرح است به همین دلیل در سند مرجعیت هم اشاره شده است که وقتی سخن از قرآن به میان آمد به همراه تفسیر معصومانه از قرآن مدنظر است زیرا سخنان اهل بیت(ع) تفسیر حقیقی قرآن است.
سبحانی با بیان اینکه تأکید بر قرآن بیانگر آن است که قرآن مرجعیتی به عنوان حلقه متین هدایتی دارد، اضافه کرد: اگر قرآن نباشد قطعا عقل بشری دچار لغزش میشود؛ اگر عقل بشری مستمسکی نداشته باشد تا از آن بهرهمند شود تحت تاثیر مکاتب و شهوات قرار خواهد گرفت؛ عقل دارای حجت و منبع معرفت است ولی بدون هدایت قرآنی قطعا مسیر را به خطا خواهد رفت و کاری از پیش نمیبرد.
برداشتهای سطحی از علم دینی و مرجعیت قرآن
رئیس بنیاد بینالمللی امامت با بیان اینکه آن چه در مرجعیت علمی قرآن تازه است این سخن است که نگاههای سطحی، ساده و یکسویه در حوزه علم دینی و ساخت دانش برمیدارد، افزود: ما گاهی تصویری از علم دینی یا اسلامیسازی علوم انسانی داریم که سطحی، ساختارمند و یک سویه است؛ این در بین طرفداران علم دینی و مخالفان آن وجود دارد و محل مناقشه هم شده است؛ برخی گفتهاند علم دینی دانشی است که در پرتو منابع دینی مانند فقه و اخلاق و ... تولید میشود یعنی حوزه و دانشگاه کنار هم مینشینند و یکسری اصولی را از قرآن استنباط میکنند و مسلما این دانش برخلاف دانش بشری سکولاری و اومانیستی است.
سبحانی اضافه کرد: این تلقی حتی اگر درست باشد سطحی است زیرا اساسا وقتی میگوییم علم منظورمان حقیقت مطابق با واقع است یا خیر؟ امروزه ثابت شده است که دانشهای کاربردی از جنس علوم معرفتی نیستند؛ ما در فقه دنبال گزارههایی موافق اراده تشریعی خداوند هستیم و ادعای فلسفه و کلام این است که میخواهد واقعیت بیرونی را در قالب گزاره درست ارائه دهد ولی امروز در دانش به معنای ساینس این مسئله وجود ندارد یعنی هیچ دانشمندی امروز مدعی نیست که آن چه را تولید کرده مطابق با واقعیت است بلکه آن را یک فهمی از واقعیت میداند؛ یک طوری واقعیت را نشان میدهد و مهمتر اینکه نظریه او در واقعیت اثر میگذارد.
نگاه جامع منشور مرجعیت علمی قرآن به علم
وی افزود: امروز تلقی گذشته از علم در دنیا وجود ندارد و حتی این مسئله در علوم تجربی هم صادق است؛ اگر دانش را به این معنا بگیریم وقتی سخن از مرجعیت علمی قرآن به میان بیاید مرجعیت علمی قرآن در حوزه فقه با مرجعیت علمی قرآن در حوزه جامعهشناسی و روانشناسی و ... تفاوت دارد. ما از دو سطح دانش سخن میگوییم؛ بنابراین یکی از ویژگیهای پروژه مرجعیت علمی قرآن این است که به جای تصور سادهانگارانه از علم، در منشور مرجعیت، تصوری گسترده و جامع از علم ارائه شده است.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه ما با دانشی سر و کار داریم که حیات بشر را اداره میکند ولی مدعی نشاندادن واقعیت عینی نیست، تصریح کرد: یعنی این دانش در حال تغییر و تحول دائمی است؛ اکنون مکاتب زیادی در اقتصاد، جامعهشناسی، روانشناسی و ... داریم که نه فقط در حوزه تجویز بلکه در حوزه توصیف واقعیت هم با یکدیگر اختلاف دارند؛ یکی میگوید توصیف کامل از انسان اقتصادی این است و دیگری توصیف دیگری از انسان اقتصادی ارائه میدهد. بین مارکسیست و لیبرالیسم در توصیف انسان با هم اختلاف دارند لذا وقتی از مرجعیت علمی قرآن سخن میگوییم تعریف و توصیفی واقعگرایانه چند ضلعی و چندلایه از انسان ارائه میدهد.
سبحانی با بیان اینکه وقتی سخن از مرجعیت علمی است مراد ما از مرجعیت یعنی تأثیر مؤثر و روشمند بر علوم، اظهار کرد: در منشور، اثرگذاری معنادار و روشمند به عنوان شاخصههای مرجعیت علمی بیان شده است و اثرگذاری معنادار هم یعنی اثرگذاری که قابل رصد است یعنی یکبار میگوییم اگر کسی با معارف قرآن آشنا باشد و انس بگیرید حتما در روح و معرفت او هم اثر خواهد گذاشت لذا باید انسان قرآنی تربیت کنیم و وقتی تربیت شد به صورت طبیعی این انسان رفتار و عمل و علم او قرآنی خواهد شد.
وی افزود: ما در این مسئله تردیدی نداریم ولی این اثرگذاری معنادار و روشمند نیست بلکه اقتضایی است یعنی انسانهای قرآنی ممکن است در یک جامعه منزوی شوند و اثرگذاری نداشته باشند و ممکن است هم بر صدر بنشینند و اثرگذاری داشته باشند لذا تضمینی وجود ندارد؛ یعنی چه تضمینی وجود دارد که ما اگر دهها استاد قرآنی تربیت کنیم قلم و تدریس آنان قرآنی خواهد بود؟
سبحانی در پایان تصریح کرد: ضوابط و معیارها و ارزشها بر محیطهای علمی و فرهنگی و ... چنان مسلط است که استاد نمازشبخوان و آشنا با قرآن نظریات سکولار تولید میکند و کافی است بگوید من یک نظریه قرآنی دارم فورا او را از دانشگاه بیرون خواهند کرد که این چه نظریه غیرعلمی است؛ نظامات دانشی گاهی یک اندیشه را محبوس میکنند پس مرجعیت علمی قرآن اثرگذاری معنادار و روشمند است و به طرق علمی کنونی قابل دفاع باشد و مدل و الگو ارائه دهد.